از آنجا كه افراد بشر از لحاظ انسانيت با هم برابر و از نظر آفرينش بىتفاوت هستند از اين جهت اسلام آنانرا در حقوق انسانى نيز برابر و يكسان ميداند.
گرچه افراد بشر از جهت حالات و استعدادات و لياقت، با هم تفاوت دارند و همين رموز خلقت گاهى باعث ميشود كه بعضى از آنها از مزاياى زندگى بيشتر بهرهمند باشند ولى بايد دانست كه اينگونه تفاوتها هيچگاه موجب امتيازات حقوقى نخواهد شد.
درست است كه يك دكتر يا مهندس يا عالم يا فقيه و يا رجال برجسته از نظر مزاياى زندگى مادى از يك كارگر معمولى ممتاز و بهرهمندترند اما در برابر احكام حلال و حرام و حدود و ديات بىتفاوت هستند.
پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) اين اصل تساوى حقوق را در يك جمله طلائى بيان فرموده است: الخلق امام الحق سواء يعنى مردم در برابر قانون مساوى هستند246.
و نيز فرموده الناس كلهم سواء كاسنان المشط مردم همهشان برابرند چون دندانههاى شانه247.
على (عليه السلام) ميفرمايد واعلموا ان الناس عندنا اسوه بدانيد مردم در نزد ما يكسان و برابر هستند248.
و نيز فرموده وليكن امر الناس عندك فى الحق سواء يعنى بايد وضع مردم، در مورد حق در نزد تو برابر و يكسان باشد249 و معلوم است اين جمله در مقام دستور و فرمان به حكام و استاندارها صادر شده كه در مقام رعايت حقوق بطور تساوى و بىتفاوت منظور كنند.
و در جاى ديگر درباره مساوات مردم در برابر قانون چنين فرموده الحق لايجرى لاحد الاجرى الاجرى عليه و لايجرى عليه الاجرى له قانون بنفع كسى قرار داده نشده مگر آنكه بر عليه او هم جارى خواهد شد و باز بر ضرر كسى قانون نيست مگر آنكه بر نفع او هم خواهد شد250.
در دستور العملى كه به مالك اشتر مىنويسد در تساوى حقوق مردم چنين مىفرمايد واجعل لهم قسماً من بيت المال و قسماً من غلات صوافى الاسلام فى كل بلد فان الاقصى منهم مثل الذى للادنى قسمتى از بيت المال و قسمتى هم از محصول زمينهاى اسلامى را به نيازمندان و بينوايان و افراد محروم اختصاص بده زيرا براى دور همان حقى است كه براى نزديك است251.